سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق درمانی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

آواز

    نظر

 

چه ساده بود
اما یک اتفاق ساده نبود
چه ساده اندیشیدم
هرچند ساده اندیش نبودم
چه آسان دوستت داشتم
اگر چه دوستی آسان نبود
چه زیبا شد
دنیایی که زیبا نبود
و اینک ...
نه آنقدر ساده اندیشم ،
که از زندگی تکرار  جویم
نه آنقدر پر شر و شورم
که در  خلوت تو را جویم
خمارم من ، خمارم من
شرابی ده مرا ؛ از خاطرات مست دیرینت
مرا امشب به رقص آتش میخانه ؛ دعوت کن
مرا با شعله های ارغوانی ؛ رنگ افشان کن
مرا با رنگین کمان خاطرات تلخ وشیرین ؛ آفتابی کن
مرا با خنده های کودکانه  ؛ شادمانی کن
در اندام هوس انگیز پیمانه ؛ دمی هم عشق بازی کن
به بالین وجودم آی
سرود زندگی بر جسم بیمارم بخوان
من امشب از خدا پیمانه می خواهم
دمی خلوت ، دمی مستی
سرود جاودانه می خواهم
من امشب تا سحر
 با تار گیسویت ، نغمه می بافم
و می خوانم تو را آواز 
یادت هست ؟!